واااااای کم کم داره 24 ماه میشه، دو ساااااااااااال
اینا رو میگم چون شاید 7 بهمن که پایان 24 ماهگیه دیگه وقت نکنم بیام کامل بنویسم:
وانیا جوونم تقریبا همه کلمات و تلفظ میکنه اما بصورت کمی متفاوت:
بابا دایی دایی عمو عمه مامایی مامان فافا:خاله فایزه باباشی:بابامجید
باد:بادکنک
مامان دیش اَم:مامان جیش دارم
مس:موز
سیب
انا:انار
نانی:نارنگی
مو:لیمو!!
هب:خب
اَنا:اینا
اَناش:ایناهاش
مون:نون
شه:باشه
سی:مرسی
شی:ببخشید
من
سَنام:سلام
دودو:جوجو
سنام:سلام
یا:بیا
ده:بده
باسی:بازی
چایی
دن:قند
دَشب:چشم
شیپ:زیپ
اَسَنان:ارسلان
دداییش: ستایش
عَیی عَیی:امیر علی
هابو:هاپو
دوس اَم :دوست دارم
و .......................
در کل همه چیز و اون جوری که دوس داره تلفظ میکنه !!!!!!
اسم حیووناشو بلده ،البته وقتی من اسمشون و میگم وانیا نشونشون میده(فقط یکبار بش گفتم،دفعه بعد همشو یاد داشت)
شیر=شی
پلنگ=پلَ
اسب= پیتکو پیتکو
فیل=فی
کرگردن
آهو =آوو
میمون
زرافه
از اعضای بدن هم اینا رو یاد داره:
مو پیشونی چشم ابرو گوش گوشواره لپ سیبیل بینی لب دهن دندون
زبون گردن دست آرنج ناخن انگشت دست جی جی ناف شکم پا زانو انگشت پا
دایره لوزی مستطیل مربع مثلث و از هم تشخیص میده
توی نقاشی هایی هم که برات میکشم یا تو تلویزیون میبینی حیوونا(ماهی
،فیل،خرس،جوجو،هاپو،ببعی، پیشی،خرگوش)،میوه ها(سیب،انار،کیوی،پرتقال،نارنگی،موز،خیار،هندونه،...)و ماه و خورشید ابر، گل،خونه،نی نی ،ستاره قلب ،درخت ،
ماشین |
و ... اینارو میشناسی و نشون میدی
بدجوری عاشق برنامه عمو پورنگی(مخصوصا پهلوون پنبه که مدام حرکاتشو انجام میدی و تازگی ها بادشم خالی میشه) و باب اسفنجی
که بهش می گی (هوهو چی چی!!!چون نمی تونی تلفظ کنی طبق معمول یه چیزی می گی که هم آهنگ اون باشه)
- خیلی با ادب و مهربونه دخملم ،هر موقع چیزی و از کسی میگیره میگه مرسی(سی) وقتی میخواد چیزی و به کسی بده میگه بفرمایین(اَمایین)،عاشق بچه هاست وقتی بچه میبینه بوس و نازش میکنه حتی اگه از خودش بزرگتر باشه
- وقتی تلفن خونه زنگ میخوره با بالاترین سرعتی که میتونه میدوه به طرفش و هنوز برنداشته شروع میکنه میگه سنام سنام
- وقتی تلفن من زنگ میخوره ،خیلی زود پیداش میکنه و درش و باز میکنه و میده من و حتما این کار و باید خودش انجام بده
- قند چایی بابا رو همیشه وانیا باید بده
- توی همه کارها باید کمکم کنه اما گاهی من اینجوری میشم
اینم شعر هایی که بلده(قسمتهای قرمز و وانیا میگه)
ای زنبور طلایی دَدایی
نیش میزنی بلایی بَدایی
پاشوپاشو بهاره بساره
گل باز شده دوباره دَباره
--------
(توتولو) توپولویم توپولو
صورتم مثل هلو
قد و بالام کوتاهه
چشم و ابروم سیاهه
مامان خوبی دارم (اینجاشو که میخونم زود میاد منو بغل میکنه و میبوسه)
------------
بارون میاد شَ شَ (شر شر)
پشت خونه ی هاجَ (هاجر)
هاجَ عروسی داره
دم خروسی داره
--------
یه توپ دام گل گلیه
سرخ و سفید و آبویه
میزنم زمین هوا
نمی دونی تا کجا میره
من این توپو نَ شتم
مشقامو خوب نوشتم
بابام بهم دی دی دا
یه توپ گی گی داد
دیگه مخم هنگ کرد هرچی از شیرین کاری های این نفس بگم کمه اگه بازم چیزی یادم اومد میام مینویسم